البته وی این نکته را هم گوشزد کرده که خطر کاهش نرخ رشد جمعیت تنها برخی استانها مانند تهران و گیلان را تهدید میکند و در عوض برخی استانها دارای نرخ رشد جمعیت بالاتر از حد متوسط کشور هستند، لذا وی توصیه کرده که تنها خانوادههای ساکن در بعضی استانها به زاد و ولد بیشتر پرداخته و برخی دیگر از استانها سعی کنند نرخ زاد و ولد را کاهش دهند!
این نخستینبار نیست که ایشان چنین توصیههایی به خانوادههای ایرانی داشتهاند، پیشتر برخی از مقامات ارشد دولتی نیز از ظرفیت کشور برای جمعیتی چند برابر جمعیت فعلی سخن گفته بودند و بهنظر میرسد این سخنان نیز در ادامه همان رویکرد بیان میشود اما درخصوص نرخ رشد جمعیت کشور نکاتی وجود دارد که باید به آن توجه کرد:
1- تنها مرجع سیاستگذار درخصوص تعیین نرخ رشد جمعیت کشور، مجمع تشخیص مصلحت نظام است و سخنان وزیر بهداشت و سایر مقامات دولتی تناسبی با سیاستهای کلان کشور در این حوزه ندارد.
2- نرخ رشد جمعیت کشور به عوامل متعدد اجتماعی و اقتصادی وابسته است و میزان کاهش یا افزایش آن وابستگی اندکی به توصیههای تشویقی یا بازدارنده مقامات بهداشتی کشور دارد.
3- در هیچ کشوری، میزان رشد جمعیت در تمام ایالتها یا استانهای آن یکسان نیست چراکه این مسئله تحتتأثیر عوامل متعددی ازجمله مسائل فرهنگی و آموزشهای اجتماعی دارد، بنابراین دنبال کردن سیاست یکسانسازی نرخ رشد جمعیت در تمام استانها نه عملی است و نه معقول. ضمن اینکه مردم در هر استان و منطقهای با شنیدن سخنان وزیر بهداشت، برداشت یکسانی میکنند لذا دنبال کردن سیاست افزایش نرخ رشد جمعیت میتواند در برخی مناطق به وضعیت بحرانی منجر شود.
4- در حال حاضر بسیاری از زیرساختهای اقتصادی، بهداشتی و درمانی و اجتماعی کشور در حالت اشباع به سر میبرد، ازجمله نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی و سیستم بهداشتی و درمانی، حملونقل، اشتغال و مسکن گنجایش جمعیت بیشتر طی 2دهه آینده را ندارد و همین وضعیت فعلی نیز برخی حوزههای خدماترسانی را دچار مشکل کرده است. نمونه برجسته این مسئله در ایام نوروز و سفرهای نوروزی قابل مشاهده بود که بهعنوان مثال آبریزگاههای بین جادهای گنجایش سرویسدهی به انبوه مسافران نوروزی را نداشت و سیستم حملونقل ریلی، هوایی و جادهای به حالت اشباع و گاه قفل شدن رسیده بود. به راستی با کدام زیرساخت قرار است سیاست تشویق به افزایش جمعیت در پیش گرفته شود؟
5- اگر چه نیروی انسانی در جوامع فعلی بزرگترین موتور توسعه ملی کشورها محسوب میشود اما این نیروی انسانی وقتی موتور محرکه اقتصاد است که دارای آموزشهای کافی و تخصص و کارآمدی کافی بوده باشد. بدون این شرایط نیروی انسانی و عنصر جمعیت به باری برای اقتصاد کشورها تبدیل خواهد شد که تمام هم و غم اقتصادی کشور را صرف سیرکردن شکم جمعیت انبوه خواهد کرد ؛ مشکلی که در شرایط حاضر اغلب کشورهای در حال توسعه با آن دست به گریبان هستند.
6- مطالعه وضعیت کشورهای پیشرفته نشان میدهد که میان ضریب رشد و توسعه اقتصادی این کشورها و میزان کنترل زاد و ولد در آنها ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. برخی از کشورهای اروپایی بیش از 50 سال است که نرخ رشد جمعیتی معادل صفر درصد را تجربه میکنند و با اتکا به چنین راهبردی توانستهاند نظام برنامهریزی بلندمدت و جامعی را طراحی و اجرا کنند.